جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲: چسان بینم به دست غیردامان وصالش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چسان بینم به دست غیردامان وصالش را پریرویی که پروردم به خون دل نهالش را به جای اشک حسرت خون دل می بارد از چشمم زمژگان تا به چنگ آورده دامان خیالش را به چشم کم مبین افتادگان عشق را هرگز که از چرخ برین برتر بود جا، پایمالش را از این پیمانه، چون پیمانهٔ دل، بوی درد آید که آورد از مزار عاشقان خاک سفالش را؟ چو عمر رفته دیگر بر سرت هرگز نمی آید مگر در خواب ببنی بعد از این جویا خیالش را جویا تبریزی