جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱: تا گشته است پای خم آرامگاه ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا گشته است پای خم آرامگاه ما گردیده است کوه بدخشان پناه ما سنگین ز گرد کلفت دل بسکه گشته است بر پای ما چو سلسله افتاده آه ما تا آب تربیت نخورد از گداز دل چون داغ لاله قد نکشد سرو آه ما در رنگ همچو رشتهٔ یاقوت غوطه خورد از پهلوی عذار تو مد نگاه ما سنگین دلیست لنگر شمشیر ابروش کس جان بدر نبرد زمژگان سپاه ما از دل متاع درد به تاراج گریه رفت پنهان در اشک همچو حباب ست آه ما از بس به شوق دیدنت از جا درآمده چون شمع بر سر مژه باشد نگاه ما برقع ز رخ فکنده درآ در حریم وصل باشد نقاب روی تو شرم نگاه ما جویا به بزم حیرت او همچو پیک کنگ گویید خبر زحال دل ما نگاه ما جویا تبریزی