مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۳: خوش آنکه با تو یکشب در باغ خفته باشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آنکه با تو یکشب در باغ خفته باشم چون بشکفد سحر گل منهم شکفته باشم عمرم به پند او شد صرف و نشد که یکره از من شنیده باشد پندی که گفته باشم خوش آنکه آیم از پی ز آن ره که رفته باشی در دیده سرمه سازم گردی که رفته باشم تو روز و شب بعشرت با غیر گو من زار در خون نشسته باشم بر خاک خفته باشم ای پند دوست نشنو خوش آنزمان که بینم در گوش کرده باشی آن در که سفته باشم مشتاق اصفهانی