مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۷: بوسهای دوش ز لعل تو براتم دادند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوسه ای دوش ز لعل تو براتم دادند مرده بودم ز غمت آب حیاتم دادند کام تلخیست که بردم ز غمش در ته خاک ثمری کاخر از آن شاخ نباتم دادند تشنه در بادیه عشق به خون غلطیدم چه شد از دیده تر شط فراتم دادند پای بست توام از تن نکنم شکوه چه سود گیرم از این قفس تنگ نجاتم دادند برنخیزم شوم ار خاک نظر کن برهت چه قدر صبر و چه مقدار ثباتم دادند در سواد خط مشکین لب او پنهان داشت چون خضر آنچه نشان در ظلماتم دادند مفلس عشق ترا جز تو نباید چکنم نقد کونین گرفتم بزکاتم دادند رهبرم گشت ز هر رنگ به بی رنگی ذات نشاء گرمی صدرنگ صفاتم دادند خاک شو خاک که من بر سر آن کو مشتاق چون شدم پست علو درجاتم دادند مشتاق اصفهانی