مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۶: از آن غم را دل ما خانه باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آن غم را دل ما خانه باشد که آن جغد است و این ویرانه باشد بمن شد آشنا ناآشنائی که از هر آشنا بیگانه باشد نیم مرغی که در دام تو او را خیال دام و فکر دانه باشد کجا جویم می وصلت که این می نه در مینا نه در پیمانه باشد پس از مرگم ز حسرت سوزد آنشمع که خاکش تربت پروانه باشد شبی باشد مرا از روز خوشتر که زلفت در کفم چون شانه باشد از آن شد بسته زلف تو مشتاق که آن زنجیر و این دیوانه باشد مشتاق اصفهانی