مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۱: سرکوی اوست جائی که صبا گذر ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرکوی اوست جائی که صبا گذر ندارد چه عجب که مردم از غم من و او خبر ندارد چه کسی که هر که گردد بتو چون هدف مقابل اگرش بتیر دوزی ز تو چشم بر ندارد شب هجر ناله من که ز سنگ خون گشاید چه دلست یارب آن دل که درو اثر ندارد نه همین منم برویت نگران کجاست چشمی که بصد هزار حسرت برخت نظر ندارد ز جفای غیر مشتاق اگر از درت کشد پا بکجا رود که راهی بدر دگر ندارد مشتاق اصفهانی