مشتاق اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹: شب وصل است و آمد یار غیرش از قفا امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب وصل است و آمد یار غیرش از قفا امشب غم هجران چو فردا خواهد آمد گو بیا امشب تو چون رفتی نه ماهی بی رخت نه هفته مانم فراغم میکشد البته یا امروز یا امشب ز هجرت سوختم دیروز و دیشب آه اگر باشم چون دیروز از تو دور امروز و چون دیشب جدا امشب شب هجر است و از اشگ جگر گون تا سحر بی او بخون من خفته آیا خفته بی من او کجا امشب ز بزمم رفت دوش و آمد امشب مردم از خجلت که از دیشب ز هجرش مانده بودم زنده تا امشب مگر دیشب چراغ محفل بیگانگان بودی که از چشمت نمی بینم نگاه آشنا امشب زهر شب امشبم مشتاق نالان تر ز هجرانش چه خواهم گر نه مرگ خویش خواهم از خد امشب مشتاق اصفهانی