محمود شبستری
گلشن راز
بخش ۲۳ - تمثیل در بیان سیر مراتب نبوت و ولایت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه نور آفتاب از شب جدا شد تو را صبح و طلوع و استوا شد دگر باره ز دور چرخ دوار زوال و عصر و مغرب شد پدیدار بود نور نبی خورشید اعظم گه از موسی پدید و گه ز آدم اگر تاریخ عالم را بخوانی مراتب را یکایک باز دانی ز خور هر دم ظهور سایه ای شد که آن معراج دین را پایه ای شد زمان خواجه وقت استوا بود که از هر ظل و ظلمت مصطفا بود به خط استوا بر قامت راست ندارد سایه پیش و پس چپ و راست چو کرد او بر صراط حق اقامت به امر «فاستقم» می داشت قامت نبودش سایه کان دارد سیاهی زهی نور خدا ظل الهی ورا قبله میان غرب و شرق است ازیرا در میان نور غرق است به دست او چو شیطان شد مسلمان به زیر پای او شد سایه پنهان مراتب جمله زیر پایهٔ اوست وجود خاکیان از سایهٔ اوست ز نورش شد ولایت سایه گستر مشارق با مغارب شد برابر ز هر سایه که اول گشت حاصل در آخر شد یکی دیگر مقابل کنون هر عالمی باشد ز امت رسولی را مقابل در نبوت نبی چون در نبوت بود اکمل بود از هر ولی ناچار افضل ولایت شد به خاتم جمله ظاهر بر اول نقطه هم ختم آمد آخر از او عالم شود پر امن و ایمان جماد و جانور یابد از او جان نماند در جهان یک نفس کافر شود عدل حقیقی جمله ظاهر بود از سر وحدت واقف حق در او پیدا نماید وجه مطلق محمود شبستری