محمود شبستری
گلشن راز
بخش ۲۱ - تمثیل در بیان رابطهٔ شریعت و طریقت و حقیقت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تبه گردد سراسر مغز بادام گرش از پوست بیرون آوری خام ولی چون پخته شد بی پوست نیکوست اگر مغزش بر آری بر کنی پوست شریعت پوست، مغز آمد حقیقت میان این و آن باشد طریقت خلل در راه سالک نقص مغز است چو مغزش پخته شد بی پوست نغز است چو عارف با یقین خویش پیوست رسیده گشت مغز و پوست بشکست وجودش اندر این عالم نپاید برون رفت و دگر هرگز نیاید وگر با پوست تابد تابش خور در این نشات کند یک دور دیگر درختی گردد او از آب و از خاک که شاخش بگذرد از جمله افلاک همان دانه برون آید دگر بار یکی صد گشته از تقدیر جبار چو سیر حبه بر خط شجر شد ز نقطه خط ز خط دوری دگر شد چو شد در دایره سالک مکمل رسد هم نقطهٔ آخر به اول دگر باره شود مانند پرگار بر آن کاری که اول بود بر کار تناسخ نبود این کز روی معنی ظهورات است در عین تجلی و قد سلوا و قالوا ما النهایة فقیل هی الرجوع الی البدایة محمود شبستری