سعدی شیرازی
باب پنجم در رضا
بخش ۹ - حکایت: یکی مرد درویش در خاک کیش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکی پیر درویش در خاک کیش چه خوش گفت با همسر زشت خویش چو دست قضا زشت رویت سرشت میندای گلگونه بر روی زشت که حاصل کند نیکبختی به زور؟ به سرمه که بینا کند چشم کور؟ نیاید نکوکار از بد رگان محال است دوزندگی از سگان همه فیلسوفان یونان و روم ندانند کرد انگبین از زقوم ز وحشی نیاید که مردم شود به سعی اندر او تربیت گم شود توان پاک کردن ز زنگ آینه ولیکن نیاید ز سنگ آینه به کوشش نه روید گل از شاخ بید نه زنگی به گرمابه گردد سپید چو رد می نگردد خدنگ قضا سپر نیست مر بنده را جز رضا سعدی شیرازی