سعدی شیرازی
باب پنجم در رضا
بخش ۴ - حکایت طبیب و کرد: شبی کردی از درد پهلو نخفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شبی کردی از درد پهلو نخفت طبیبی در آن ناحیت بود و گفت از این دست کاو برگ رز می خورد عجب دارم ار شب به پایان برد که در سینه پیکان تیر تتار به از ثقل مأکول ناسازگار گر افتد به یک لقمه در روده پیچ همه عمر نادان بر آید به هیچ قضا را طبیب اندر آن شب بمرد چهل سال از این رفت و زنده ست کرد سعدی شیرازی