سعدی شیرازی
باب دوم در احسان
بخش ۲۱ - حکایت دختر حاتم در روزگار پیغمبر(ص): شنیدم که طی در زمان رسول
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شنیدم که طی در زمان رسول نکردند منشور ایمان قبول فرستاد لشکر بشیر نذیر گرفتند از ایشان گروهی اسیر بفرمود کشتن به شمشیر کین که ناپاک بودند و ناپاک دین زنی گفت من دختر حاتمم بخواهید از این نامور حاکمم کرم کن به جای من ای محترم که مولای من بود از اهل کرم به فرمان پیغمبر نیک رای گشادند زنجیرش از دست و پای در آن قوم باقی نهادند تیغ که رانند سیلاب خون بی دریغ به زاری به شمشیر زن گفت زن مرا نیز با جمله گردن بزن مروت نبینم رهایی ز بند به تنها و یارانم اندر کمند همی گفت و گریان بر احوال طی به سمع رسول آمد آواز وی ببخشود آن قوم و دیگر عطا که هرگز نکرد اصل و گوهر خطا سعدی شیرازی