سعدی شیرازی
باب دوم در احسان
بخش ۱ - سر آغاز: اگر هوشمندی به معنی گرای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر هوشمندی به معنی گرای که معنی بماند ز صورت به جای که را دانش و جود و تقوی نبود به صورت درش هیچ معنی نبود کسی خسبد آسوده در زیر گل که خسبند از او مردم آسوده دل غم خویش در زندگی خور که خویش به مرده نپردازد از حرص خویش زر و نعمت اکنون بده کان تست که بعد از تو بیرون ز فرمان تست نخواهی که باشی پراکنده دل پراکندگان را ز خاطر مهل پریشان کن امروز گنجینه چست که فردا کلیدش نه در دست تست تو با خود ببر توشه خویشتن که شفقت نیاید ز فرزند و زن کسی گوی دولت ز دنیا برد که با خود نصیبی به عقبی برد به غمخوارگی چون سرانگشت من نخارد کس اندر جهان پشت من مکن، بر کف دست نه هر چه هست که فردا به دندان بری پشت دست به پوشیدن ستر درویش کوش که ستر خدایت بود پرده پوش مگردان غریب از درت بی نصیب مبادا که گردی به درها غریب بزرگی رساند به محتاج خیر که ترسد که محتاج گردد به غیر به حال دل خستگان در نگر که روزی تو دلخسته باشی مگر درون فروماندگان شاد کن ز روز فروماندگی یاد کن نه خواهنده ای بر در دیگران؟ به شکرانه خواهنده از در مران سعدی شیرازی