سعدی شیرازی
باب اول در عدل و تدبیر و رای
بخش ۱۹ - گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها: نکوکار مردم نباشد بدش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نکوکار مردم نباشد بدش نورزد کسی بد که نیک افتدش شر انگیز هم بر سر شر شود چو کژدم که با خانه کمتر شود اگر نفع کس در نهاد تو نیست چنین گوهر و سنگ خارا یکی است غلط گفتم ای یار شایسته خوی که نفع است در آهن و سنگ و روی چنین آدمی مرده به ننگ را که بر وی فضیلت بود سنگ را نه هر آدمی زاده از دد به است که دد ز آدمی زادهٔ بد به است به است از دد انسان صاحب خرد نه انسان که در مردم افتد چو دد چو انسان نداند به جز خورد و خواب کدامش فضیلت بود بر دواب؟ سوار نگون بخت بی راهرو پیاده برد ز او به رفتن گرو کسی دانهٔ نیکمردی نکاشت کز او خرمن کام دل برنداشت نه هرگز شنیدیم در عمر خویش که بدمرد را نیکی آمد به پیش سعدی شیرازی