حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شماره ۴۰:المنة لله که در میکده باز است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
المنة لله که در میکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است خم ها همه در جوش و خروشند ز مستی وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است از وی همه مستی و غرور است و تکبر وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است شرح شکن زلف خم اندر خم جانان کوته نتوان کرد که این قصه دراز است بار دل مجنون و خم طره لیلی رخساره محمود و کف پای ایاز است بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید از قبله ابروی تو در عین نماز است ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است حافظ شیرازی