قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۷: تا به کی چون ماه در مشکین نقاب افروختن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی چون ماه در مشکین نقاب افروختن زلف یک سو کن که بیند آفتاب، افروختن بس که اشک گرم از دامان مژگان ریختم عرف شد در عهد ما آتش ز آب افروختن هرکه از عشق منش پرسد، کند انکار، لیک می کند خاطرنشانش در نقاب افروختن ما چو خم از باده لبریز و همان بر حال خویش تنگ ظرفان و به یک جام شراب افروختن بی مه روی تو باشد کار ما شب تا به روز از هجوم اشک، مژگان چون شهاب افروختن بی مه روی تو باشد کار ما شب تا به روز از هجوم اشک، مژگان چون شهاب افروختن یافتی در بزم وصلش راه، قدسی زیبدت آتش غیرت به جان شیخ و شاب افروختن قدسی مشهدی