قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۷: تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم از رشک، جان محرم و بیگانه سوختیم ما را نه قرب شمع میسر، نه وصل گل از اعتبار بلبل و پروانه سوختیم افروختیم در حرم کعبه صد چراغ تا یک چراغ بر در میخانه سوختیم خون جگر ز شیشه کشیدیم و از حسد چون لاله، داغ بر دل پیمانه سوختیم آتش زدیم در جگر عاقلان ز رشک زین داغها که بر دل دیوانه سوختیم خوبان نمی شوند به ما آشنا و ما از اختلاط مردم بیگانه سوختیم امشب که یاد روی تو مهمان دیده بود تا روز، شمع ماه به کاشانه سوختیم کردی به غیر گرمی و شد کار ما ز دست ما هم به آتش دگری خانه سوختیم قدسی ز حرف عشق نبستیم لب دمی عمری دماغ بهر یک افسانه سوختیم قدسی مشهدی