قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۸: شود هر موی بر تن شعله، گر پاس فغان دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شود هر موی بر تن شعله، گر پاس فغان دارم من این فواره آتش، ز مردم چون نهان دارم؟ ز دامن تا گریبان، غنچه خون رسته از اشکم بهار ابر چشمم، آب و رنگ زعفران دارم نیم آگه ز کیش برهمن، لیک این قدر دانم که بیتابانه هر دم حرف کفری بر زبان دارم ندارد ناله تاثیری، ز من پرسید اهل دل که شب تا روز، صد پیک دعا بر آسمان دارم ز ناکامی نگریم فاش اگر از غیرت دشمن ولیکن در بن هر موی، چشمی خونفشان دارم غمم پوشیده چون ماند، که با هرکس ز بی طرفی ز راز دل، به خون آغشته حرفی بر زبان دارم دلم از گوشه گلخن، به گلشن کی کشد قدسی؟ خزان آتشم، ننگ از بهار بوستان دارم قدسی مشهدی