قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۰: بسی منزل بریدم تا شب غم را سحر کردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بسی منزل بریدم تا شب غم را سحر کردم چو صبح از پا گر افتادم، به دامن راه سر کردم به صحرا برد خوش خوش، خار خار داغ سودایم مگر روزی چراغی از چراغ لاله بر کردم؟ ازان دردی که از خود هم نهان می داشتم عمری ز بس فریاد، امشب عالمی را هم خبر کردم به روی باده روشن گشت چشمم عاقبت قدسی چراغ دیده خود را چو جام از شیشه بر کردم قدسی مشهدی