حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شماره ۳۷:بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست بیار باده که بنیاد عمر بر بادست غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد ست چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب سروش عالم غیبم چه مژده ها دادست که ای بلند نظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر ندانمت که در این دامگه چه افتادست نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر که این حدیث ز پیر طریقتم یادست غم جهان مخور و پند من مبر از یاد که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست رضا به داده بده وز جبین گره بگشای که بر من و تو در اختیار نگشادست مجو درستی عهد از جهان سست نهاد که این عجوز عروس هزار دامادست نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل بنال بلبل بی دل که جای فریادست حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ قبول خاطر و لطف سخن خدادادست حافظ شیرازی