قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۸: هنوزم از مژه، کار سحاب میآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنوزم از مژه، کار سحاب می آید هنوز دجله به چشمم سراب می آید ز دل به جز کف خاکستری نماند و هنوز نفس ز سینه چو دود از کباب می آید به آفتاب هم این خیرگی گمانم نیست که با فروغ رخت از نقاب می آید کسی که دی ز مقیمان کعبه بود، امروز ز راه میکده مست و خراب می آید کسی که رفته به دریای عشق، می داند که کار سیل ز یک قطره آب می آید درین محیط ز انداز موج دانستم که بر سفینه شکست از حباب می آید نسیم زلف تو بر گل وزیده پنداری که بوی نافه چین از گلاب می آید ز ره به وعده وصل بتان مرو قدسی که تشنه با لب خشک از سراب می آید قدسی مشهدی