قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۱: اسیر عشق تو از ننگ کفر و دین میرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اسیر عشق تو از ننگ کفر و دین میرد کسی که غیرت عشقش بود، چنین میرد ز شوق آنکه شود خاکروب این درگاه فرشته از فلک آید که بر زمین میرد صبا بگو به ملامتگران که شعله عشق چراغ نیست که از باد آستین میرد کسی ز پرسش روز جزا بود آزاد که داغ بندگی عشق بر جبین میرد نسیم گلشن غم، روزی مشام کسی ست که گر نشاط بگیرد جهان، حزین میرد کسی که زخم تیغ بتان بود، شرط است که پیش از آنکه اجل خیزد از کمین میرد ازان نمی نهد آن مه قدم به بالینم که دل به حسرت دیدار واپسین میرد ز حسرت گل روی بتان، دل قدسی رود به گلشن و در پای یاسمین میرد قدسی مشهدی