قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۶: بر سر پیمانه غم هرگز این صحبت نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر سر پیمانه غم هرگز این صحبت نبود بود غم هم پیش ازین، اما به این لذت نبود گرچه دامانش گرفتم، شکوه ام ناگفته ماند آفتاب طالعم را فرصت رجعت نبود سنگ چون ریگ روان می آید از دنبال او عاشق دیوانه هرجا بود، بی دهشت نبود آنقدر شغل گریبان پاره کردن داشتم کز پی بر سر زدن، شب دست را فرصت نبود کوهکن بر سنگ خارا نقش شیرین می کشید عشق بود آن روز اما اینقدر غیرت نبود دور مجلس بارها گشتم چو ساغر دیده باز هیچ کس جز شیشه می قابل صحبت نبود راست گر پرسی، شفا هم هست محتاج شفا امتحان کردم، چه بیماری که در صحّت نبود قدسی مشهدی