قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۹: رهزدن درخانه کار چشم فتّان بوده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ره زدن درخانه کار چشم فتّان بوده است ناوک در کیش صیدانداز، مژگان بوده است سرد شد هنگامه دیوانه تا از شهر رفت آتش سودا همین در سنگ طفلان بوده است داغ های سینه ام دیوانه دارد بی بهار آنچه می جستم ز گلشن در گریبان بوده است سر نمی پیچند از فرمان مجنون وحش و طیر بر سر دیوانه مو چتر سلیمان بوده است چشم ما حسرت کش و آیینه محو دیدنش این سعادت سرنوشت چشم حیران بوده است دل چه خون ها خورد تا ره یافت بر درگاه عشق بندگی را خواجه پندارد که آسان بوده است تا دلم از رفتن پیک خیالش تیره شد روشنم شد این که شمع خانه مهمان بوده است از صبا آشفتگی می جستم آخر یافتم از دل خود آنچه در زلف پریشان بوده است سربه سر مرغ چمن داند چه می آرد نسیم زآنکه وقت گل شکفتن در گلستان بوده است هرکه بیند کز نسیمی غنچه چون در هم شکفت داند از دل ها گره بردن چه آسان بوده است بعد مردن نام مجنون زنده جاوید شد خاک عاشق را مزاج آب حیوان بوده است قدسی مشهدی