قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۵: چنان دلم شب هجران بر آتش غم سوخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنان دلم شب هجران بر آتش غم سوخت که هر نفس که کشیدم ز سینه، عالم سوخت ز جور چرخ، دلم در میان بخت سیاه چو جان اهل مصیبت به شام ماتم سوخت تبسمِ که نمک پاش ریش دل ها شد؟ که داغ های دلم در میان مرهم سوخت به راه عشق تو لب تشنگان بادیه را جگر ز العطش آب خضر و زمزم سوخت دلم ز شعله سودای عارضی گرم است چنان که نام دلم هرکه برد، دردم سوخت چو کرد صبحدم اظهار عشق گل، بلبل چنان ز شرم برافروخت گل، که شبنم سوخت فغان که در دل قدسی ز برق حسرت دوش متاع صبر و شکیب آنچه بود در هم سوخت قدسی مشهدی