قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۵۰: داد گلبن در چمن یاد از گلافشانی مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داد گلبن در چمن یاد از گل افشانی مرا بلبلان کردند تعلیم غزل خوانی مرا راز من چون نقش پیشانی ز کس پوشیده نیست از ازل بازست چون آیینه پیشانی مرا هر طرف هنگامه ای گرم است از من همچو شمع روشناس انجمن دارد سرافشانی مرا کی لباس من شود پیراهن فانوس چرخ شعله شمعم کند گردن گریبانی مرا جوهر ذاتم نخواهد فیض ابر و آفتاب آسمان مشناس گو دریایی و کانی مرا کاش هر مویی مرا می بود چشم حیرتی دیده تنها برنمی آید به حیرانی مرا پیکرم را از لباس عافیت عریان مدان پیرهن چون غنچه در بر کرده زندانی مرا تا گریبان، غنچه این باغ در دلبستگی ست سرو دارد داغ در بر چیده دامانی مرا اشک یعقوبم کند دیوانه بیت الحزن ورنه از جا درنیارد ماه کنعانی مرا ذوق برگ سوسن از خنجر نیابم این زمان یاد آن روزی که کردی غنچه پیکانی مرا ترک دفترخانه ام فرمود ذوق شاعری به بود دیوان شعر از خط دیوانی مرا زلف جانان نیستم قدسی چرا باید گرفت از نسیم و شانه تعلیم پریشانی مرا قدسی مشهدی