فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۹۰۵: در حسن بتان دلبر ما بلکه تو باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در حسن بتان دلبر ما بلکه تو باشی در غمزه زنان هوشبر ما بلکه تو باشی چشم از رخ خوبان نکنم جانب محراب بر ابروشان عشوه نما بلکه تو باشی در زلف بتان کیست نهان رهزن دلها زیر شکن زلف دو تا بلکه تو باشی گستاخ بهر جا نتوانم نظر افکند پنهان ز نظرها همه جا بلکه تو باشی از کس نکنم شکوه چرا گفت و چرا کرد دارنده بر آن جور و جفا بلکه تو باشی بی پا و سر افتم بره بیسر و پایان پا و سر هر بیسر و پا بلکه تو باشی بر گفتهٔ فیض اهل دلی نکته نگیرد گوینده پس پردهٔ ما بلکه تو باشی فیض کاشانی