فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۹۰۲: چه شود گر تو شوی جان کسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه شود گر تو شوی جان کسی شبکی سر زده مهمان کسی پیشت آرد ز دل و جان خانی بپذیری بکرم خوان کسی دل و جان اردل و جان آرد پیش ای فدای تو دل و جان کسی همه جانها بفدای تو شود که تو هم جانی و جانان کسی گر ملامت کندم واعظ شهر دل من نیست بفرمان کسی سخنی رفت ز خوبی گفتم آیتی آمده در شأن کسی ظلمت زلف تو کفر است و ضلال نور رخسار تو ایمان کسی خال و خط تو و روی چو مهت آیت و سورت و قرآن کسی میکند فیض نثارت چه شود بپذیری بکرم جان کسی فیض کاشانی