فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۹۵: از شهر وفا صبا چه داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از شهر وفا صبا چه داری از دوست برای ما چه داری تا جان دهمت بمژدگانی زان دلبر آشنا چه داری از تحفه بیاد ما چه با تو است از نامه بنام ما چه داری هان زود پیام دوست بگذار دل میردوم ز جا چه داری گر بازرسی بکوی جانان گوید بتو ای صبا چه داری با درد بگو که خستهٔ راه در محنت و در بلا چه داری تو فرقت و من وصال خواهم ایندرد مرا دوا چه داری گفتی که وصال رایگان نیست دیدار مرا بها چه داری جانیست مرا و آن هم از تو از ما طمع بها چه داری خونشد دل و شد زدیده جاری با فیض تو ماجرا چه داری زاهد بگذر ز خیری از ما با عاشق مبتلا چه داری من خود دارم بنقد دردی آیا تو در این سرا چه داری فیض کاشانی