فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۷۶: زلف سیه بر روی مه با خط و خال آراستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلف سیه بر روی مه با خط و خال آراستی دام بلا و فتنهٔ یا مایهٔ سوداستی خال تو دانه زلف دام ابرو کمان بالا بلا از پای تا سر فتنهٔ سر تا بپا غوغاستی آنغمزهٔ خون ربز را سر ده بجان عاشقان الحق که نازت میرسد خوب و خوش زیباستی با ما نشستی ساعتی آرام رفت از جان ما گفتی قیامت راست شد از جای چون برخاستی آیات حسنت مصحف است وخط و خالت سورها سر تا بپایت جزو جزو در حمد حق گویاستی ازسر ربودی عقل وهوش وز دل گرفتی صبر ودین القصه با جانهای ما کردی هر آنچه خواستی نی عهد با ما کردهٔ تا قتل همراهی کنی اینک سرو این تیغ اگر در عهد و پیمان راستی نزدیک ما گر آمدی بعد از فراق دیر و دور از دور بنشستی و زود از پیش ما برخواستی دادی صلای وصل خود آنرا که افزودیش قدر وین فیض دور افتاده را در درد هجران کاستی فیض کاشانی