فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۶۳: ای آنکه با دلم ز ازل یار بودهای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آنکه با دلم ز ازل یار بوده ای پیوسته راحت دل بیمار بوده ای گه لطف کرده با من دلخسته گاه قهر در غیر لطف گاهی و قهار بوده ای گاهی وفا و گاه جفا با دلم کنی هم یار بوده ای و هم اغیار بوده ای افروختی رخ و ز مژه نیش می زنی گل بوده ای بروی و بمو خار بوده ای از راه مهر آمدی و سوختی مرا آسان نموده اول و دشوار بوده ای تا بوده ای نداشته ای دست از دلم این عشق جان گداز چه غمخوار بوده ای گر دل زمین شده است بدورش تو آسمان گر نقطه گشته است تو پرگار بوده ای جان دلی ببوده که در وی نبوده ای ای عشق کم نموده چه بسیار بوده ای ای فیض کس ندیده ز کردار تو اثر کاری نکرده ای همه گفتار بوده ای فیض کاشانی