فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۵۵: از دست شد ز شوقت دستی بر این دلم نه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دست شد ز شوقت دستی بر این دلم نه بر باد رفت خاکم پائی بر این گلم نه محصول عمر خود را در کار خویش کردم یک پرتو از جمالت در کار و حاصلم نه از پیچ و تاب زلفت بس تیره روز گارم گرد سرت از آن روی شمع مقابلم نه از فیض یکه آهی شد قابل نگاهی منت بیک نگاهی بر جان قابلم نه زان چابکان که دایم مستغرق وصالند برق عنایتی خوش بر جان کاهلم نه بد را به نیک بخشند چون نیکوان مرا نیز از خاک تیره بر گیر در صدر منزلم نه قومی شکوه دارند صبری چه کوه دارند یکذره صبر از ایشان بستان و در دلم نه گم گشت در رهش دل شد کار فیض مشکل بوی صبا ز زلفش در راه مشکلم نه این شد جواب آن نظم از گفتهای ملا ای پاک از آب وا ز گل پای در اینگلم نه فیض کاشانی