فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۵۲: بنه سر بحکم خدای یگانه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنه سر بحکم خدای یگانه شود تا بحکمت جهان دو گانه بخواه ازخدا غیر عقبی و دنیی که بحر نوالش ندارد کرانه نظر بر مدار از مسبب در اسباب سببهاست حیران او در میانه فلک گر به پیچد ز فرمان او سر از آن شقتش میزند تازیانه بپرداز خود را ز خود تا ببینی که ما و شما نیست الا بهانه بصورت بود جور و معنی عدالت شکایت مکن از جفای زمانه بدام تن افتاد تا مرغ جانم دلش خون شد از حسرت آشیانه چو از موطن اصلیم یاد آید روانم شود بی خودانه روانه مجو فیض از بی نشانه نشانی که نتوان نشان داد از بی نشانه فیض کاشانی