فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۱۲: ای عاقلان دیوانهام زنجیر زلف یار کو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای عاقلان دیوانه ام زنجیر زلف یار کو بر شعلهای شوق دل پروانه ام دلدار کو دل مست او جان مست او تن هم سرا پا مو بمو در جملهٔ ذرات من یکذره هشیار کو دل رفت جان هم میرود روح روان هم میرود جانانه را آگه کنید آن دلبر غمخوار کو دل بستم اندر زلف او واعظ ز دستم دست شو کافر شدم کافر شدم زنار کو زنار کو قربانیم قربانیم عید وصال او کجاست مشتاق جانم افشانیم آن غمزهٔ خونخوار کو گیرم بر اندازی نقاب بنمائی آنرخ بی حجاب لیکن سرت گردم مرا یارائی دیدار کو گفتم که چون بینم ترا شرح غم دل سر کنم آندم که بینم روی او آن طاقت گفتار کو شب با خیال زلف تو کی خواب آید فیض را در خواب هم کی بینمت آندولت بیدار کو فیض کاشانی