فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۸۱۱: هجران جانان تا بچند آ» یار کو آن یار کو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هجران جانان تا بچند آ» یار کو آن یار کو وین شورش دل تا بکی دلدار کو دلدار کو در سینه دلها شد طپان جانها ز تنها شد زوان تا کی بود این رو نهان دیدار کو دیدار کو ذرات عالم مست او خورده شراب از دست او نغمه سرایان کو بکو خمار کو خمار کو افلاک سر گردان و مست خاکست مدهوش الست در عالم بالا و پست هشیار کو هشیار کو حلاج محو آن جمال دستک زنان در وجد و حال نغمه سرا کای ذوالجلال آندار کو آندار کو در دنیی و عقبی مپیچ جز حق همه هیچست هیچ در دار عالم غیر حق دیار کو دیار کو حق در برابر روبرو بنموده رو از چار سو کوران گرفته جستجو کان یار کو کان یار کو منصور انالحق میزند من صور حق حق میزنم زینصور انا شاهد فنا جز یار کو جز یار کو گر راست میگوئی تو فیض دم در کش و خاموش باش آنرا که باشد محو یار گفتار کو گفتار کو فیض کاشانی