فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۷۶۵: ای دوای درد بیدرمان من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دوای درد بی درمان من مرهم داغ دل بریان من ای که هم جانی و هم جانان من ای که هم دینی و هم ایمان من در غم تو بی سر و سامان شدم هم سر من باش و هم سامان من hز سر هر دو جهان برخواستم تا تو هم این باشی و هم آن من خان و مانم گو برو در راه تو بس بود عشق تو خان و مان من گنج مهر خود نهادی در دلم کردی آباد این دل ویران من محو کن بود و نبودم تاز فیض آن تو ماند نماند آن من فیض کاشانی