فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۷۶۱: مهرت بجان بهار دل داغدار من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مهرت بجان بهار دل داغدار من از مهر جان خزان نپذیرد بهار من در آتش هوای تو خاکستری شدم شاید که باد سوی تو آرد غبار من می افکنم براه تو تا خاک ره شود باشد قدم نهی بسر خاکسار من گفتی مگوی قصه و اندوه خود بکس خون شد ز غصه تو دل راز دار من من چون نهان کنم که ز غم پرده می درد خون جگر بزیر مژه اشکبار من در روز حشر چون ز عمل جستجو کنند گویم بآه رفت و فغان روزگار من غم از دلم دمار بر آورد و آن نگار ننشست ساعتی بکرم در کنار من خاموش باش فیض ازینقصه دم مزن نه کارتست شکوه ز خوبان نه کار من فیض کاشانی