فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۷۳۹: ای که داری هوس طلعت جانان دیدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که داری هوس طلعت جانان دیدن نیست باشد شدنت وانگهش آسان دیدن آن جمالی که فروغش کمر کوه شکست کی توان از نظر موسی عمران دیدن نشود تا دلت از قید علایق آزاد نتوان جلوه آن سرو خرامان دیدن تار موی خرد از دیده دل بیرون کن تا بنورش بتوانی ره عرفان دیدن چشم خفاش بمان چشم دگر پیدا کن نور خورشید ازل کی بود آسان دیدن زنگ دل پاک کن از اشک و بدل بینا شو کان جمالیست که نتوانش بچشمان دیدن جان ترا باید و پاید غم تن چند خوری بگذر از تن اگرت هست سر جان دیدن بر درش چند بدی آری و نافرمانی هیچ شرمت نشود زینهمه احسان دیدن مزن ای فیض ازین بیش ز گفتار نفس اگرت هست سر آئینه جان دیدن فیض کاشانی