فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۷۳۶: تیره شد در چشمم از دنیا بدر باید شدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تیره شد در چشمم از دنیا بدر باید شدن تنگ شد جا بر دلم جای دگر باید شدن عقدهٔ دنیا زبال مرغ جان باید گشود سوی فردوس برین با بال و پر باید شدن پای تن بگذار و با بال روان پرواز کن تاج قرب ار خواهی اینره را بسر باید شدن متبع شرکست خود بینی ره توحید را از وجود فانی خود بیخبر باید شدن لوح دلرا شست و شوئی باید از ادناس طبع از کدورتهای جسمانی بدر باید شدن راه حق آسان توان رفتن بر آثار قدم پیشوایان رفته اینره بر اثر باید شدن معرفت را چون نهایت نیست راهش بیحد است هر چه زان حاصل شود زان بیشتر باید شدن تا نگردی فانی اندر حق نیاسائی ز خود کی شیء هالک را مستقر باید شدن فیض را چون عمر بگذشت و شد آلایش ز دست سوی دارالخلد جنت زودتر باید شدن فیض کاشانی