فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۷۰۱: گی باشد از جهان بدن سوی جان رویم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گی باشد از جهان بدن سوی جان رویم زان نیز بگذریم ورای جهان رویم از تن بجان سوی جانان سفر کنیم طی مکان کنیم و سوی لامکان رویم شور و شغب کنیم پس پردهٔ صور وین راه را ز چشم خلایق نهان رویم کس دید و کس ندید به پریم زین قفس تا کوه قاف جانت عنقا روان رویم تا چند اوفتیم در این و گل چو خر چون عیسی از زمین بسوی آسمان رویم تا چند اینچنین گذرانیم روزگار گویند هست طور دگر آنچنان رویم سوزیم در جحیم خودیفیض تا بکی خود واکنیم از خود و سوی جنان رویم فیض کاشانی