فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۶۳۷: من آئین جدائی را نمیدانم نمیدانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من آئین جدائی را نمیدانم نمیدانم من او، او من دو تائی را نمیدانم نمیدانم بود بر جان گوارا هر چه آنمه میکند با من وفا و بیوفائی را نمیدانم نمیدانم گدائی میکنم از حسن خوبان این نعیمم بس نعیم پادشائی را نمیدانم نمیدانم بغیر از مهر مه رویان که تابد بر دل و جان بس طریق روشنائی را نمیدانم نمیدانم ز گلزار رخ خوبان اگر گستاخ گل چینم رسوم پارسائی را نمیدانم نمیدانم نچینم خوشه خود را میزنم بر خرمن آن مه من آئین گدائی را نمیدانم نمیدانم همیشه عشق ورزم فیض با روی نکو رویان ازیشان من رهائی را نمیدانم نمیدانم فیض کاشانی