فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۶۲۵: از دلم بس ناله بیرون میکشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دلم بس ناله بیرون میکشم وز جگر بس کاسهٔ خون میکشم بر درت می آورم صد گون نیاز تا ز تو یک ناز بیرون میکشم عشوهٔ را کاورد در گردشم عشوها از چرخ گردون میکشم خون دل ریزم بجای می بجام خون بجای آب گلگون میکشم مطربا چون دست بر قانون کشند ناله من هم بقانون میکشم چن تبسم میکنی خون میخورم حسرتی زان لعل میگون میکشم گر کند رطل گران دریا دلی من ز خون دیده جیحون میکشم بر سر راهت فتاده خوار و زار خویش را در خاک و در خون میکشم کاسهای زهر هجران ترا هیچ میدانی که من چون میکشم گر کشند از دست دشمن جورها من ز دست دوست افزون میکشم طالع شوریدهٔ دارم چو فیض اینهمه از بخت وارون میکشم محنت و بیدادم از دست خود است حاش لله کی ز گردون میکشم فیض کاشانی