فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۸۳: کبیرهایست که خود را گمان کنم هستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کبیره ایست که خود را گمان کنم هستم گناه دیگر آن کز می خودی مستم گناه خویش خودم دوزخ خودم هم خود اگر ز خویش برستم ز هول پل رستم بروی من ز سوی حق گشود چندین در ز سوی خویش دری چون بر وی خود بستم ز خود اگر فکنم خویش را رسم بخدا بوصل او نرسم تا بخویش یا بستم بود بد دو جهان جمله در من و از من ز هر بدی برهم گر ز خویشتن رستم مگیر تو بر من مسکین اگر بدی کردم که تو کریمی و من از خرد تهی دستم اگرچه مستم با هوشیار همراهم که گر ز پای درآیم بگیرد او دستم شکار معرفت خویش را فکندم دام برون نیامد ازین بحر جز تهی دستم بپای مردی عشق ار شکست خویش دهم چو فیض در صف مردان حق ز بر دستم فیض کاشانی