فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۸۲: تا بعشق تو جان و دل بستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بعشق تو جان و دل بستم رستم از خویش و با تو پیوستم تا بروی تو چشم بگشادم کافرم گر بغیر دل بستم تا بدیدم گشایش لطفت بر دل انوار قهر را بستم مزهٔ قهر یافتم در لطف لطف در قهر هم مزیدستم هوشیارم کنی گه مستی هم ز تو هوشیار و هم مستم تو همانی که بودی از اول من دم تو بکهنه پیوستم هستی تو بذات تو قایم من دمی نیستم دمی هستم تو بلندی ز خویشتن داری من بتو عالی و بخود پستم فیض در کفر دید ایمان را تا که زلفت فتاد در شستم فیض کاشانی