فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۶۷: تا کی ز فراق تو نهم بر سر غم غم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی ز فراق تو نهم بر سر غم غم تا چند بدل غصه نشیند بسر هم ای صیقلی اشک بیا تا بزدائیم این زنگ که از سینه بهم آمده از غم ای بلبل همدرد دمی گوش فرادار من هم بسرایم بود این غم شودم کم نی نی نکنم از غم هجر تو شکایت از دوست چه آید همه شادیست نه غم غم شاد است دل اگر از دوست رسد زخم خوش باد تراوقت که گردی پی مرهم هرچند برآورد ز دل گوهر اسرار غواص زبان هیچ ازین بحر نشد کم بسیار سخن بر سخن از سینه زند جوش دل پر شود از قحط سخن گر نزنم دم آید سخن از دل بزبان تا که برآید دربان بآن رو کند از قحطی همدم نازم بدل و سینه دریا دل خود فیض هر چند غم آید بودش جای دگر غم فیض کاشانی