فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۶۳: ای جمال هر جمیل و ای جمالت بیمثال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جمال هر جمیل و ای جمالت بی مثال هر جمال از تست زانرو دوست میداری جمال از جمالت پرتوی بر هر جمیل افکندهٔ زین سبب دل میبرد هر جانبی صاحبجمال تا بود اهل نظر را حسن خوبان دلربا میرسد هر دم تجلی از جمال بی زوال میرباید ز اهل دل دلرا بصد افسونگری حسنهای ذوالجمال و جلوه های ذوالجلال خانه تقوی خراب از سطوت سلطان حسن ملک دین ویران ز تیغ لشکر غنج و دلال حسن صورت دلفریب و حسن سیرت دلپذیر این بود پاینده آن در کاهش و در انتقال آن نباشد حسن کان کاهد ز دوران سپهر حسن آن باشد که افزاید بهر روزی کمال آن نباشد کز وی کام دل گردد روا حسن آن باشد که خون از دل بریزد بی قتال حسن آن باشد که جانها را بسوزد بی نظیر حسن آن باشد که تنها را گدازد ز انفعال حسن آن باشد که مهرش چون کند در سینه جا با دل آمیزد چو جان آسوده از بیم زوال حسن آن باشد که بشناسد محبت از هوس تا دهد آنرا سرافرازی و این را پایمال حسن نشناسد مگر صاحب کمالی کوچو فیض در ترقی باشد او هر روز و هفته ماه و سال فیض کاشانی