فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۵۰: میبرد غیرت ز حسن تو ملک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میبرد غیرت ز حسن تو ملک رشک دارد بر تو خورشید فلک کو ملکرا چشم و ابروی چنین کی بود حور جنانرا این نمک از میانت میشوم من در گمان وز دهانت نیز می افتم بشک نی توانم نفی و نی اثبات کرد دیده کس بود و نبود مشترک دل ز من بردی و قصد جان کنی رحم کن بگذار با من زین دو یک هم دل و هم جان چه سان شاید گرفت عدل کن الروح لی و القلب لک فیض را گر زان دهان لطفی کنی آب حیوانی زید ور نه هلک فیض کاشانی