فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۴۸: در دلم تا جای کرد از لطف آن رشگ ملک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دلم تا جای کرد از لطف آن رشگ ملک غیر او تا ثبت کردم غیرت او کرد حک گفت فارغ ساز بهر من فان القلب لی گفتمش از جان برم فرمان فان الامر لک رو بوصل تو نبردم چند گشتم کو بگو ای دل سرگشته خون شووزره چشمم بچک اشگ خونین از جگر میریز بر روی زمین آه آتشناک ار جان میرسان سوی فلک در جحیم نفس باشی چند با شیطان قرین در بهشت جان در آی و همنشین شو با ملک گر تو مردی با هوای نفس میکن کارزار ور نه مانند زنان چادر بسر بند و لچک بگذر از دنیای دون وسعی کن بهر جنان بهر حورالعین گذر کن زین عجوز مشترک او بدور تو محیطست و توئی غافل ازو در میان آب و غافل ز آب میباشد سمک آب و تابی در سخن باید که تاثیری کند اشک و آهی بایدت ای فیض آوردن کمک فیض کاشانی