فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۲۸: ای که هستی بنور هستی طاق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای که هستی بنور هستی طاق احی من احرقته نار فراق لطف کن جامی از شراب وصال سوختند از فراق تو عشاق ارنا من لقائک المیمون نظره بالعشی و الاشراق می توانی که زنده گردانی بوصال آنکه را کشی ز فراق جانم از فرقت تو می نالد بشنو از دوست نالهٔ عشاق دل ما را گزید مار هوا قد اتینا الیک انت الراق کام ما تلخ ماند از بعدت نرسد شهر فربت ار بمزاق بر تو آسان و سهل بخشش قرب دوری و صبر از تو بر ما شاق گر تو ما را برانی از در خود مالنا منک من ولی واق بکجا از درت پناه بریم درگه تست ملجا عشاق فیض اگر با غم تو باشد جفت در دو عالم بود شادی طاق فیض کاشانی