فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۵۱۸: ز عشق تو نرهیدم که گفت رست دروغ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عشق تو نرهیدم که گفت رست دروغ چرا کنند چنین تهمتی بدست دروغ که گفت دل بسر زلف دیگری بستم خداش در نگشاید چنانکه بست دروغ که گفت با دیگری بود مست و می در دست کجا و کی؟ دیگری که؟ چه می؟ چه مست؟ دروغ دروغ کس مشنو با تو من بگویم راست نه راستست که بر عاشق تو بست دروغ بمهر غیر نیالوده ام دل و جان را هر آنچه در حق من گفته اند هست دروغ ز فیض پرس اگر حرف راست می پرسی که هرگزش بزبان در نبوده است دروغ ز راستان سخن راست پرس و راست شنو مگو و مشنو و باور مکن بد است دروغ فیض کاشانی